دو ساعت بیشتره توی ایتا داشتم با یکی از بزرگواران وبلاگ نویس راجع به مسائل زنان و حقوق آقایون و وظایف زن و...بحث میکردم.
یعنی حقیقتا سردرد گرفتم با این حال و روز خودم.هم گوشام خیلی درد گرفته.یکی نیست بگه دختر ول کن.خب که چی.شاید به این خاطر ادامه دادم که ....
دیگه آخرش گفتم ببخشید که توان جسمی الانم نمیکشه امشب بخوام به همه ی چیزهایی که فرمودین جواب بدم.
اما همش تو فکر چیزاییم که جواب ندادم😐اعصابم خورد میشه که همچین پرونده ی بازی تو ذهن من میمونه..
حقیقتش هم از این بحث، احساس بدی گرفتم.چراش رو نمیدونم.
ولی یه چیزی.
ما باید به این فکر کنیم که چرا خدا میاد به منِ زن یا منِ مرد فلان حق رو میده.همینجوری از سر یه امتیاز اضافه دادن نیست بخدا.باید بهش فکر کرد.
تازشم، بخدا که دین خیلی بیشتر از اون احکامه.چرا فکر میکنیم تشخیص تکلیف و وظیفه امون به راحتی و سادگیِِ سرچ کردن توی سایت استفتائاتِ مرجع تقلیدمونه؟ متاسفانه یا خوشبختانه، تشخیص تکلیف در هررررر شرایط و تاریخی رو نیومدن مکتوب کنن بذارن تو دهنمون و ما هم بگیم خب دیگه حله.تمام شد.با خوندن یه کتاب احکام و قانون و حقوق و...دیگه همه چیزو فهمیدیم و بدو بدو میریم اطاعت کنیم تموم شه.
آقاجان اگه اینطوری بود که به به.
درد این است جان من، ما باید خودمون بفهمیمش.خودمون باید رشد کنیم.از ما نخواستن آدم هایی بار بیایم که قدرت تفکر و تشخیص نداشته باشیم، مخصوصاااا تو شرایط الان که معصوم بالاسرمون نیست که بیاد بگه تکلیف این است و تمام.منم بگم اطاعت و تمام.
من میگم چی؟ میگم یه وقت یه قانون مطلق هست.میگه اگر فلان شد، شما طبق قانون فلان حق رو دارید.
اما تشخیص این که الان من از حقم بگذرم بهتره یا نگذرم، اینا ظرافتاییه که خود آدم باید بفهمه.
توی اروپا، قانون حکومت میکنه.یعنی اصطلاحی بخوام بگم، شما آب هم میخوای بخوری قانون براش هست.در حالی که توی حکومت اسلامی، نمیان برای همممه ی جزییات و ظرافت ها و ریز و درشت ها، رساله و قانون بنویسن و تکلیفتو مشخص کنن.چون اونجوری که تو رشد نمیکنی.قوه تشخیصت کامل نمیشه.اونجوری دیگه بر اساس آگاهی و انگیزه درونی و آزادانه راهت رو انتخاب نمیکنی که.
هوف.پتانسیل اینو دارم دوباره اینجا یه بحث راه بندازم😐
- دوشنبه ۲۶ دی ۰۱ , ۲۰:۲۵